از آثار به جا مانده از گورستانهاى كهن، چنين به دست مىآيد كه بشر، از آغاز پيدايش خود، زنده شدن مردگان را به نوعى باور داشته و به بازگشت آنان به صحنه زندگى معتقد بوده است. به همين جهت مرگ را پايان زندگى نمىدانسته است. يك نمونه صدق گواه اين ادعا، وجود كشفياتى است كه اخيرا باستان شناسان در شهر سوخته انجام دادهاند. اين مشكوفات نشان مىدهد كه مردم آن ديار، رستاخيز انسانها را باور داشته، و به اين منظور مردگان را با اشياء مورد علاقهشان به خاك مىسپردند.
اين نكته، موضوعى نيست كه ويژه شهر سوخته و يا سرزمين ايران باستان باشد، بلكه در جاى جاى كره خاكى هر كجا گورستانى تاريخى پيدا شده است آثار به جا مانده در درون آن گورها، بيانگر چنين باورى اصيل در ميان انسانهاى گذشته است، از نژاد سفيد گرفته تا نژاد سرخ و زرد و سياه، از آسيا گرفته تا اروپا و آفريقا و آمريكا.
هر چند اين باور مقدس در طول تاريخ، دچار فراز و نشيبهايى شده و قهرا به خرافاتى آلوده شده است، ولى اين آميختگى موجب از ميان رفتن اصالت آن نمىشود.
آيين مقدس و جهان شمول اسلام، موضوع زنده شدن مردگان در روز واپسين را آن چنان روشن و آشكارا بيان نموده و به تنقيح همه جانبه آن پرداخته است كه جاى هر گونه ابهام و ترديد را از ميان برداشته، و اين باور اصيل را از زنگارهاى جهل و خرافات تاريخى زدوده است.
در قرآن كريم و روايات ائمه طاهرين عليهالسلام به صراحت، حقيقت دنيا و آخرت، عالم برزخ، روز محشر، بهشت و دوزخ، نعمتهاى بهشتى و كيفرهاى دوزخ به تصوير كشيده شده است.
نهج البلاغه كه قسمتى از سخنان و نامهها و كلمات قصار امام اميرالمؤمنين على عليهالسلام است داراى محورهاى گوناگون سياسى، اخلاقى و اعتقادى است. هر چند معاد، موضوع اصلى اين كتاب را تشكيل نمىدهد، ولى از لابه لاى آن مىتوان به خوبى و روشنى ابعاد گوناگون آن را دريافت.
از اين رو نگارنده بر آن شده است كه در اين باره تحقيقى به عمل آورد كه نتيجه اين تحقيق و بررسى چيزى است كه در برابر خوانندگان قرار گرفته، و به نام ((معاد در نهج البلاغه)) تقديم مىگردد.
اميد است اين اثر ناچيز گامى در راستاى معرفى گوشهاى از مباحث اعتقادى نهج البلاغه و نيز به دنبال آن، شناخت يكى از باورهاى اصيل اسلامى به شمار آيد. و خوانندگان گرامى را بهرهاى رسانيده و ذخيرهاى براى روز حساب و نياز نگارنده باشد.